کاشکی ادمای واقعیم وثه ادمای مجازی اینقدر مهربونو خوب بودن :(
کاشکی اینقدر زندگی برام سخت نبود ک از خدا طلب مرگ کنم برای ارامش:(
کم اوردم
اون از بابای بیکارم ک دائم نشسته توی خونه و ب عالمو ادم فحش میده و ناسزا می گه:(منو مامانمو اسیر خودش کرده:(
اون از داداشم ک همه ی امیدم ب اون بود و اونم لج کرده گفته روزه نمی گیره!
بابای من خیر سرش مذهبیه!!!همیشه دنبال ثواب کردنه!!همیشه دنبال کار ثوابه و مردمه !!
اما یکی نیست بهش بگه تا حالا شده دل زنو بچتو ب دست بیاری:((((
یکی نیست بهش بگه میدونی چرا بچه هات از دین زده شدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی نبست بهش بگه دخترت خسته شده دیگه از این همه سختی ...
تا کی شبا قایمکی گریه کنم ک کسی نفهمه؟!
تا کی ب مامانمو داداشم دلداری بدم ولی کسی برای اروم کردن خودم نباشه؟؟؟!!
خدایا تا حالا شده بگی ای کسانی ک ایمان اورده این حالتون چطوره؟؟؟؟؟؟؟!!
خدا جونم با تواما یه بنده ی دلشکسته داری این پایین ک دیگه اشک چشمشم خشکسده از بس گریه کرده:(((
خسته شدم از دعواهای همیشگی از اتفاقات تکراری از گذشته ای ک نمیدونم چرا نصیبم شده؟!!!!!!
خدایا من تاوان چیو دارم میدم ؟؟؟؟؟؟؟
من و خانوادم ب کی بد کردیممممم؟؟؟؟!!!!!!!!!
