مینا
چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۲ ب.ظ
دلم برای مینا تنگ شده!
مینا تنها همدم بچگیای من بوده همیشه...
از خواهر برام نزدیک تر بوده همیشه:)
همیشه برای تولدم با وجود اینکه من همیشه یادم میره و بقیه هم تولدمو یادشون میره ولی اون با وجود دوری راه بهم زنگ میزنه تبریک می گه!
اون چند وقت پیش برای امتحانا رفتم مدرشون از مدرسه تا خونشون پیاده رفتیم کلی حرف زدیم !!
بهم گفت از وقتی از این محله رفتین دیگه هیچکسیو برای دردو دلام ندارم! منم همینو گفتم!مینا از دست بابام شاکی بود ک چرا خونه رو فروخته منم از دست زمونه!
یه کمی ک راه رفتیم گفت فاطمه چرا مثه قبل نیسی؟! منم در دلم بازشدو براش کلی حرف زدم همینطور ک حرف میزدم بغض کرده بودم گاهی اوقاتم توی راه اشکم میریخت...
یه نفس براش حرف زدم حس می کردم باید هر ثانیه ی اون روزو قنیمت بدونم چون بازم دیر ب دیر همو می بینم!!!
ب خونشون ک رسیدیم نفس نفس میزدم!
مینا گفت فاطمه اروم باش یه کم داری نفس نفس میزنیا!!
مینا رو خیلی دوسش دارم خیلی زیاد..
یاد قدیما بخیر ک هممون دوچرخه داشتیمو توی کوچه بازی می کردیم یادش بخیر قدیما ک من نقاشیم خوب بودو مینا حسودیش می شد:)
چقدر اون موقع ها خوب بود...
مینا یه سال دیگه باید پیش دانشگاهیو بخونه ولی من دانشگاهیم ...
چقدر زود بزرگ شدیم:|
مینا تنها همدم بچگیای من بوده همیشه...
از خواهر برام نزدیک تر بوده همیشه:)
همیشه برای تولدم با وجود اینکه من همیشه یادم میره و بقیه هم تولدمو یادشون میره ولی اون با وجود دوری راه بهم زنگ میزنه تبریک می گه!
اون چند وقت پیش برای امتحانا رفتم مدرشون از مدرسه تا خونشون پیاده رفتیم کلی حرف زدیم !!
بهم گفت از وقتی از این محله رفتین دیگه هیچکسیو برای دردو دلام ندارم! منم همینو گفتم!مینا از دست بابام شاکی بود ک چرا خونه رو فروخته منم از دست زمونه!
یه کمی ک راه رفتیم گفت فاطمه چرا مثه قبل نیسی؟! منم در دلم بازشدو براش کلی حرف زدم همینطور ک حرف میزدم بغض کرده بودم گاهی اوقاتم توی راه اشکم میریخت...
یه نفس براش حرف زدم حس می کردم باید هر ثانیه ی اون روزو قنیمت بدونم چون بازم دیر ب دیر همو می بینم!!!
ب خونشون ک رسیدیم نفس نفس میزدم!
مینا گفت فاطمه اروم باش یه کم داری نفس نفس میزنیا!!
مینا رو خیلی دوسش دارم خیلی زیاد..
یاد قدیما بخیر ک هممون دوچرخه داشتیمو توی کوچه بازی می کردیم یادش بخیر قدیما ک من نقاشیم خوب بودو مینا حسودیش می شد:)
چقدر اون موقع ها خوب بود...
مینا یه سال دیگه باید پیش دانشگاهیو بخونه ولی من دانشگاهیم ...
چقدر زود بزرگ شدیم:|
۹۴/۰۴/۱۰